امیر آراسته رییس هیات معارف جنگ شهید صیادشیرازی؛
صیادشیرازی منظم و باایمان بود
امير سپهبد شهيد صيادشيرازي داراي ويژگيهاي بسيار مديريتي و فرماندهي است که ميتواند مورد استفاده فرماندهان و دانشجويان دانشگاههاي نظامي و غيرنظامي قرار بگيرد. به عبارت ديگر شهيد صيادشيرازي الگویی براي فرماندهان، نظاميان و دانشجويان است. چند ويژگي صياد همانند ولايتمداري، تواضع و وحدتآفرين بودن وي زبانزد همگان است. شهيد صيادشيرازي نماد تواضع، صداقت، پاکي و اخلاص در عمل بود.
او همچنين در بحث ولايتمداري؛ چه در زمان حيات امام خميني (ره) و چه در زمان رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنهاي، مطيع محض بود و خود را در برابر ولايت سرباز ميدانست.
در رابطه با وحدت آفريني او نيز همگان ميدانند که صيادشيرازي با روحيهاي که داشت وحدتي را در بين فرماندهان ارشد نيروهاي مسلح در دفاع مقدس به وجود آورده بود.
ويژگي ديگر شهيد صيادشيرازي که در فرماندهي و مديريت نظامي او متبلور شده بود، ظلمستيزي و حامي مظلوم بودن است. ظلمستيزي اين شهيد را در عمليات مرصاد و مقابله با منافقين ميبينيم. در اين عمليات همچنين پي به ويژگي ديگر شهيد يعني طرحريزي دقيق و خوب عملياتي پي ميبريم. يک فرمانده، براي اينکه بتواند در ميدان نبرد به خوبي فرماندهي کند بايد از طرح عملياتي دقيق، بي نقص و خوبي برخوردار باشد. او در طراحي عملياتها ضمن رعايت دقت، با انگيزه عمل ميکرد.
دقت، انگيزه، تلاش و استعدادي که شهيد صيادشيرازي از آن برخوردار بود، موجب شده بود تا صيادشيرازي به فرمانده نابغهاي تبديل شود. اين نبوغ نظامي در کنار ايمان و صداقت صيادشيرازي بود. او معارف و آموزههاي ديني را در محضر علما و عرفاي بزرگي آموخته بود.
بهرههايي که شهيد صيادشيرازي از آموزههاي ديني برده بود، بيشمار بود و لازم است فرماندهان و نظاميان ما امروز توجه جدي به آموزههاي ديني و اسلامي داشته باشند.
ارتباط شهيد صيادشيرازي با خداوند و اهل بيت عليهم السلام موجب شده بود که در صحنه نبرد، شجاع و دلاور باشد و بر دشمن کافر و يا منافق بتازد.
شهيد صيادشيرازي در کنار آموزههاي ديني و معرفتي، توجه جدي به دانش و تخصص داشت. او دورههاي آموزشي مختلفي را در داخل کشور و بيرون از کشور گذرانده بود . اطلاعات نظامي شهيد صيادشيرازي موجب شده بود تا در طراحي عملياتها موثر باشد و از سطح تاکتيک تا راهبرد، پيشنهادات کارساز داشته باشد.
و نکته ديگري که بايد به آن توجه داشت اين است که شهيد صيادشيرازي به دنبال مکتبي ساختن ارتش جمهوري اسلامي ايران بود . او داراي يک نگاه کلان و راهبردي بود و همواره تلاش ميکرد تا با عمل، رفتار و دستور خود ارتش را به ارتش مکتبي و انقلابي نزديک سازد.
صيادشيرازي ديداري با پدر پنج شهيد لبناني داشت. پس از آن ديدار شهيد صيادشيرازي ميگفت، ما علاوه بر کشور خودمان نسبت به مسلمانان جهان نيز مسئول هستيم.
نکته ديگر در زندگي صيادشيرازي، نظم بود. اين نظم در زندگي شخصي وي نيز ساري و جاري بود.
صياد شيرازي در سال ۱۳۶۲ من و همسرم را به منزلشان دعوت کردند و يک برنامه منظم و خاصي را براي پذيرايي از ما اعلام کردند. ابتدا در تماس تلفني به من گفت: «آقاي آراسته اذان مغرب و عشا حدود ساعت هفت بعدازظهر است و من و همسرم چند دقيقه مانده به اذان مغرب در مقابل درب منزل منتظر شما هستيم. سپس داخل منزل ميرويم و به مدت ۲۰ دقيقه نماز جماعت ميخوانيم. بعد از نماز به مدت نيم ساعت کنار هم هستيم و گفتوگو ميکنيم و سپس به مدت يک ساعت هم ميتوانيم راجع به کار صحبت کنيم.
در ادامه برنامه اعلام کردند که در اين فاصله که من و شما به مدت يک ساعت راجع به کار صحبت ميکنيم خانمها سفره را ميچينند و به مدت ۴۰ دقيقه تا يک ساعت نيز غذا ميخوريم و بعد از صرف غذا به مدت نيم ساعت دوباره کنار هم هستيم بعد از آن اگر خواستيد ميتوانيد در اتاقي استراحت کنيد و شب را پيش ما بمانيد.
براي پذيرايي از ما هم اول برنامه و هم آخر برنامه را به ما اعلام کرد و وقتي من و همسرم به منزل ايشان رفتيم طبق همان برنامهاي که اعلام کرده بودند از ما پذيرايي کردند و اين نظم را در تمام کارهايشان داشتند.
بیان خاطرهای در حضور حضرت امام (ره):
بعد از عملیات طریقالقدس شهید صیاد شیرازی جهت ارائهی گزارش عملیات خدمت حضرت امام (ره) رسیده بودند و خاطرهای به شرح زیر را برای آن حضرت بیان کردند.
خدمت حضرت امام (ره) عرض کردم که آیا اجازه میدهید خاطرهای را بگویم؟ ایشان اجازه فرمودند.
عرض کردم که ما در جبههها کراماتی میبینیم. نه فقط به آن مفهوم که بر دشمن غلبه میکنیم و صحنه را از دستش میگیریم و این جای خودش، ولی از این مهمتر دیدن آدمهای تحول یافته است. فرماندهای ۵۴ ساله در لشکر داریم که عمدهی خدمتش را که شاید به اندازهی سن من باشد، در زمان طاغوت گذرانده بود و اینک آن طور محول شده که در یک جلسه دعای توسل میبینیم که او دلش را از همهی ما هم بهتر میشکند. این تحولی است که خداوند به انسانها میدهد. امام (ره) حرف مرا قطع کردند و مطلبی فرمودند که هیچ وقت از ذهن و قلبم خارج نمیشود. فرمودند: «این اصل رجعت انسان است به فطرتش» این جمله را من همینطور حفظ کردم و حقیقتاً همین در جان من اثر کرد. این عبارت آنقدر گیرا بود که برای همیشه در عمق خاطرم نقش بسته است.
منبع: کتاب شکوه اخلاص
شهید صیاد در محضر حضرت امام خمینی (ره)
شهید صیاد میفرمایند:
من تازه فرمانده نیروی زمینی ارتش شده بودم. قرارگاههایمان پر از صمیمیت و معنویت بود. منتها احساس میکردیم که پشت جبهه مسئولان هنوز اعتماد لازم را به ما پیدا نکرده بودند. من به اتفاق بردار محسن رضایی هر دویمان پانزده روز یا بیست روز یک بار خدمت حضرت امام (ره) میرسیدیم و پیشرفت کار را گزارش میکردیم.
در یکی از این جلسهها که خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم، رهبر معظم انقلاب که آن موقع
رئیسجمهور بودند و جناب آقای هاشمی رفسنجانی که در آن زمان ریاست مجلس و نمایندگی حضرت امام (ره) را برعهده داشتند، همچنین فرماندهان رده بالای ارتش، سپاه و وزیر دفاع همه به طور نیم دایره در محضر حضرت امام خمینی (ره) نشسته بودیم و نوبتی گزارش میدادیم. در همین حال حضرت امام (ره) در حین ارائهی گزارش یکی از افراد، از روی مبل راحتی بلند شدند و رفتند به طرفی از اتاق. آن شخصی که داشت گزارش می-داد، همین طور مانده بود و نمیدانست چه کند. امام (ره) هم بدون مقدمه این کار را کرده بود.
اولین کسی که لب به سخن گشود جناب حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی بود. ایشان عرض کردند، آقا کسالتی شد؟ و امام (ره) فرمودند: «خیر. وقت نماز است.» و من ناخودآگاه ساعتم را نگاه کردم. درست وقت اول نماز شرعی ظهر به افق تهران بود. حالا امام (ره) چه طوری محاسبه داشت؟ از کی داشت برای نماز مهیا میشد. این را دیگر خدا میداند.
آن قدر میدانم که امام (ره) از چند دقیقه قبل در جلسه نبود و بهرحال برای ما غیرعادی بود. امام (ره) به سمت سجاده رفتند و شروع کردند به انجام مقدمات نماز. یکی از جمع ما گفت: آقا اجازه میدهید ما هم در محضر شما نماز بخوانیم. امام (ره) فرمودند: «مخالفتی نیست.» جایتان خالی، آنهایی که وضو داشتند، صف را تشکیل دادند و آنهایی که نیاز به تجدید وضو داشتند، چنین کردند و یک نماز با حالتی گره خورده از حال امام (رحمة الله علیه) اقامه کردیم. نماز تمام شد و من بار سنگینی را بر دوش خود احساس کردم. زود پیدایش کردم. احساس کردم که امام (ره) حجت را بر من تمام کرده است.
تا آن زمان حال و هوای حضرت امام (ره) را شنیده بودم، اما ندیده بودم. در حالی که این جلسه
مهمترین جلسه در نظام بود. یعنی جلسهی جنگی بود در محضر فرمانده کل قوا. امامی که فرموده بودند رأس همهی امور جنگ است. حالا خودش در چنین جلسهای همه چیز را ختم میکند و به سوی نماز میرود و ما را هم به سوی نماز میکشاند. خب ما چه وضعیتی در وجودمان هست که داریم پشت سر امام (ره) حرکت میکنیم. پیرو این امام (ره) هستیم. در خط این امام (ره) پیش میرویم. ولی امر ما هست. فرمانده ماست. چطور به نماز اول وقت غفلت داریم؟ حجت بر ما تمام شده بود. هر چه از خدا خواستیم به ما داد که من بفهمم اهمیت نماز اول وقت چقدر بالاست. وقتی به جبهه برگشتم فرماندهان را جمع کردم. این صحنه را برایشان بازگو کردم و به آنان گفتم این حالا برای من دستورالعمل است و شماها باید توجه کنید و به آن اهمیت بدهید.
منبع: کتاب شکوه اخلاص
تحرک، نظم و انضباط در کارها
سردار سرلشکر پاسدار، غلامعلی رشید: فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم)
من در سال ۱۳۶۰ با ایشان آشنا شدم ولی آوازهی این سردار رشید را قبل از آغاز جنگ هم شنیده بودم که یک انسان شجاع و فوقالعاده پرتحرک و در خدمت خط نورانی امام (ره) بود.
سپهبد صیاد شیرازی به عنوان فرمانده نیروی زمینی در حقیقت ارتش را بسیجی کرد و این یکی از
برجستهترین جنبههای این شهید بزرگوار بود و به حق ایشان در این کار و در به صحنه آوردن تمامی لشکرها و
عدهها در مقابل دشمن بینظیر بود.
به شجاعت ایشان غبطه میخوردم و ما در جنگ دنبالهرو شجاعت شهید صیاد شیرازی بودیم و او مانند شیری در میدان میغرید و در صحنههای نبرد حضور مییافت. در به نتیجه رسیدن کارها بسیار پیگیر بود و این نشان از وجدان کاری بسیار بالای او بود و باید بگوییم او یک سرمایهی بسیار عظیمی بود که دشمنان ناجوانمردانه او را از ما گرفتند.
ایشان اعتقاد زیادی به بسیج و فعالیتهای فرهنگی در راستای اعتقادات امام (ره) و مقام رهبری داشت.
منبع: کتاب شکوه اخلاص
مدیر و فرماندهای نمونه
سرتیپ دوم بازنشسته ستاد عبدالحسین مفید، افسر اطلاعات و معاونت اطلاعات اسبق نزاجا
شهید صیاد شیرازی خصوصیات یک فرمانده لایق را داشت. یکی از ویژگیهای ایشان قدرت تصمیم-گیری بود. وی عقیده داشت که هر فرمانده باید قبل از هر چیزی برای انجام وظایفی که به عهدهاش گذارده می-شود، بهترین را اتخاذ کند. برای انجام این مهم باید از عوامل زیر بیشترین بهره را ببرد که شهید صیاد همواره آن-ها را مدنظر داشت:
۱ـ دانش و تجربه؛
۲ـ بهرهگیری هر چه بیشتر از مشاوره؛
۳ـ گذشت خوشخویی و پرهیز از تندخویی؛
۴ـ تصمیمگیری بر پایهی توکل به خدا.
منبع: کتاب شکوه اخلاص